حسن کامشاد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
حسن کامشاد
زادهٔ۴ تیر ۱۳۰۴ (۹۷ سال)
اصفهان، ایران
ملیتایرانی
دیگر نام‌هاسید حسن میرمحمد صادقی
پیشهپژوهشگر، مترجم، استاد دانشگاه کمبریج انگلستان، استاد مدعو دانشگاه کالیفرنیا
آثارپایه‌گذاران نثر جدید فارسی (تألیف به دو زبان فارسی و انگلیسی)
درخدمت تخت طاووس (ترجمه)،
خاورمیانه (ترجمه)،
استالین مخوف (ترجمه)،
عیسی (ترجمه)،
دنیای سوفی (ترجمه)،
قبله عالم (ترجمه) درک یک پایان (ترجمه)[۱]

حسن کامشاد (زادهٔ ۴ تیر ۱۳۰۴) مترجم و پژوهشگر ادبیات فارسی است. او استاد زبان فارسی در دانشگاه کمبریج و استاد مدعو در دانشگاه کالیفرنیا و از مسئولان شرکت ملی نفت ایران بود. مهم‌ترین ترجمهٔ کامشاد، تاریخ چیست اثر ه.ا. کار و مهم‌ترین اثر تألیفی او پایه‌گذاران نثر جدید فارسی است.

تحصیلات[ویرایش]

حسن کامشاد (سید حسن میرمحمد صادقی) متولد محلهٔ گود لرها در اصفهان است. پدرش میرزا سیدعلی آقا تاجر پوست و روده بود. تحصیلات دبستانی را در مدرسه علیه و ایتام به پایان رساند. دو سه ماه آغازین دورهٔ متوسطه را در هنرستان صنعتی گذراند و سپس به دبیرستان ادب رفت که به کالج انگلیسی‌ها معروف بود.

دورهٔ پنج‌سالهٔ متوسطه را در سال ۱۳۲۳ در دبیرستان ادب به پایان رساند. سپس برای گذراندن سال پایانی به دبیرستان البرز رفت اما پس از گذراندن حدود دو ماه در شبانه‌روزی این دبیرستان به اصفهان بازگشت و دیپلم خود را در رشتهٔ ادبی از دبیرستان صارمیه گرفت. در آن ایام با مصطفی رحیمی، ارحام صدر و شاهرخ مسکوب در ادب هم‌کلاسی بود که دوستی‌اش با مسکوب تا پایان عمر او ادامه یافت.

نخستین تجربهٔ کامشاد در ترجمه، در دورهٔ تحصیل در دبیرستان صارمیه بود که مقالاتی را که نخست‌وزیران تبعیدی در دورهٔ جنگ در لندن دربارهٔ آیندهٔ کشورشان نوشته بودند به فارسی برگرداند و دایی‌اش سید حسین نورصادقی آن‌ها را در نشریهٔ خود نقش جهان به چاپ رساند.

حسن میرمحمدصادقی در سال ۱۳۲۴ همراه با شاهرخ مسکوب وارد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران شد. در همان سال نخست نام‌خانوادگی خود را با درخواستی به ادارهٔ ثبت‌احوال اصفهان به کامشاد تغییر داد.

کار در شرکت نفت[ویرایش]

کامشاد پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه تهران، در سال ۱۳۲۷ به استخدام شرکت نفت درآمد و به آبادان رفت. یک سال و اندی در آبادان و سپس مدتی در اهواز مسئول امور کارگری و رابط میان ادارهٔ کار و شرکت نفت بود. سپس به مسجد سلیمان منتقل و معلم زبان انگلیسی برای کارآموزان تازه‌استخدام ایرانی و زبان فارسی برای پرستاران تازه‌استخدام انگلیسی شد.

در مسجد سلیمان نخستین ترجمهٔ کتاب را انجام داد: همشهری توم پین نوشتهٔ هوارد فاست. سپس در امتحان بورس تحصیلی فولبرایت پذیرفته شد تا به مدت دو سال برای ادامه‌تحصیل به آمریکا برود اما نامه‌ای از شاهرخ مسکوب، تصمیمش را عوض کرد. مسکوب که در حزب توده فعال بود، با یادآوری چند تن از دوستان نزیکشان که دستگیر شده و زیرِ شکنجه بودند، نوشته بود:

در این گیرودار آقا می‌خواهند بروند آمریکا چه غلطی بکنند؟ می‌خواهی انگلیسی یاد بگیری یا عیش‌ونوش کنی؟

فعالیت در حزب توده[ویرایش]

کامشاد که از دوران دانشجویی هوادار حزب توده بود و به کلوپ این حزب در تهران رفت و آمد داشت، به جای رفتن به آمریکا به حزب توده پیوست که غیرقانونی شده بود. در آغاز در مسجد سلیمان فعال بود و سپس به اهواز منتقل و مسئول فعالیت‌های کارگری حزب شد. حزب توده او را همراه با پنج تن از کارگران شرکت نفت برای شرکت در کنگرهٔ صلح جهانی به وین فرستاد که از ۲۱ تا ۲۸ آذر ۱۳۳۱ برگزار شد و شخصیت‌هایی همچون ژان پل سارتر، لویی آراگون، پابلو نرودا، دیگو ریورا، ناظم حکمت، دیمیتری شوستاکوویچ، آرنولد تسوایگ و ایلیا ارنبورگ در آن شرکت جستند. او پیش از بازگشت به تهران، سفری هم به پاریس و رم کرد.

هنگامی که کودتای ۲۸ مرداد رخ داد، کامشاد برای مرخصی در اصفهان بود. در غیابش به خانه‌اش در اهواز ریخته، کتاب‌ها و وسائلش را آتش زدند. به تهران رفت و خود را به شرکت نفت در پایتخت منتقل کرد و در ادارهٔ کارگزینی شرکت مشغول شد. در این اداره با ابراهیم گلستان همکار بود و با معرفی گلستان، پروفسور روبن لیوی استاد زبان فارسی دانشگاه کمبریج که برای شرکت در کنگرهٔ هزارهٔ فردوسی به ایران رفته بود، کامشاد را برای تدریس زبان فارسی به دانشجویان کمبریج استخدام کرد.

تدریس و تحصیل در کمبریج[ویرایش]

کامشاد در سال ۱۳۳۳ به انگلستان رفت و در کنار تدریس متون کهن فارسی به دانشجویان، نمونه‌هایی از نثر معاصر فارسی را در جزوه‌ای به نام Modern Persian prose reader گردآورد که بعدها انتشارات دانشگاه کمبریج آن را به چاپ رساند و کتاب درسی دانشجویان زبان فارسی در دانشگاه‌های بریتانیا و آمریکا شد.

در کنار تدریس به ادامه‌تحصیل پرداخت. پایان‌نامهٔ دکتری او به نام Creative writing in modern Persian prose دربارهٔ نثر معاصر فارسی بعدها در انگلستان به چاپ رسید و سال‌ها بعد خودش ترجمهٔ آن را در ایران به عنوان پایه‌گذاران نثر جدید فارسی در نشر نی به چاپ رساند.[۲] یکی از دانشجویانش در کمبریج حامد الگار بود.

بازگشت به شرکت نفت[ویرایش]

کامشاد پس از گرفتن دانش‌نامهٔ دکتری در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت. بر اساس سفارشی که پروفسور روبن لیوی استاد زبان فارسی دانشگاه کمبریج به حسین علاء وزیر دربار کرده بود، سرپرست هیئتی از مدیران کل دولتی شد که برای شرکت در نشست جمعیت تسلیحات اخلاقی به سوییس رفتند. پس از بازگشت، به‌جای ابراهیم گلستان سرپرست نگارش ادارهٔ روابط عمومی کنسرسیوم شد.

در بهار ۱۳۴۱ با استفاده از بورسیهٔ بنیاد راکفلر بار دیگر به مدت شش ماه به کمبریج رفت تا جزوه‌ای را که در دوران تدریس در این دانشگاه با عنوان Modern Persian prose reader گردآوری کرده بود در قالب کتابی ویرایش کند. این کتاب را انتشارات دانشگاه کمبریج در سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۵) با نام Modern Persian prose literature به چاپ رساند.

تدریس در دانشگاه کالیفرنیا[ویرایش]

کامشاد در سال ۱۳۴۲ برای تدریس زبان فارسی به عنوان استاد مهمان به دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس (UCLA) دعوت شد و به مدت یک سال در این دانشگاه تدریس کرد.

نمایندهٔ شرکت نفت در لندن[ویرایش]

کامشاد از روابط عمومی کنسرسیوم به ادارهٔ امور بین‌المللی شرکت ملی نفت ایران منتقل و نمایندهٔ ایران در کمیسیون اقتصادی اوپک شد. همزمان، تابستان‌ها به دعوت دکتر سید حسین نصر در دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برای خارجی‌ها، زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌کرد. کتاب تاریخ چیست اثر ا.ه. کار را هم در همین دوره ترجمه کرد که مهم‌ترین و اثرگذارترین ترجمه در کارنامهٔ حسن کامشاد شد.

سِمَت بعدی کامشاد در شرکت نفت، عضویت هیئت‌مدیرهٔ شرکت ملی نفتکش ایران و در واقع پس از مدیرعامل، مهم‌ترین مسئول این شرکت بود. سپس در سال ۱۳۵۵ به عنوان نمایندهٔ شرکت نفت در لندن مقیم شد و تا هنگام انقلاب در این سِمَت بود.

زندگی خانوادگی[ویرایش]

حسن کامشاد در خرداد ۱۳۴۰ با ناهید دختر حیدرعلی امامی ازدواج کرد که تاجر چای و از بازرگانان سرشناس اصفهان بود و چند دوره نیز نمایندهٔ اصفهان در مجلس شورای ملی شد. ناهید از دوازده‌سالگی برای تحصیل به مدارس شبانه‌روزی در انگلستان فرستاده شده بود. حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های امید (زادهٔ ۱۳۴۱ در کمبریج) و مرید (زادهٔ ۱۳۴۲ در لس‌آنجلس) است.

تأثیر شاهرخ مسکوب[ویرایش]

کامشاد در سال ۱۳۲۳ در اثر آشنایی با شاهرخ مسکوب مجذوب ادبیات کهن فارسی و آثاری چون تاریخ بیهقی می‌شود. خودش این ماجرا را به این شرح نقل می‌کند:

من و مسکوب در کلاس ششم متوسطه با هم هم‌کلاس شدیم و هم‌زمان مصطفی رحیمی نیز هم‌کلاس ما بود و ما هرسه از شاگردان برجستهٔ آن دبیرستان به‌شمار می‌آمدیم. هرسهٔ ما نیز از شاگردان برجستهٔ کلاس انشا بودیم که پس از قرائت انشا دبیران و شاگردان همیشه ابراز احساسات می‌کردند. اما آنچه باید بگویم این است که انشاهای آن دو تن اصیل و بافکر بود اما نوشته‌های من همه اقتباس و سرقت از ترجمه‌های لامارتین و شاتوبریان بود. اوایل سال تحصیلی، هنگام زنگ تفریح، یک نفر به پشت من زد، برگشتم، مسکوب بود. بدون مقدمه‌چینی گفت: این مهملات رمانتیک چیه که به خورد معلم جاهل و شاگردان می‌دهی؟ چرا به‌جای این کتاب‌ها، کتاب حسابی نمی‌خوانی؟ من که نمی‌خواستم کم بیاورم گفتم مثلاً چی؟ گفت: بهت می‌گویم. فعلاً بگو چقدر پول نقد داری؟ با تعجب گفتم: ۱۵ ریال! گفت: فردا همهٔ پولت را بیاور تا بعد! فردای آن روز با ۱۵ ریال به مدرسه رفتم. مسکوب نیز ۱۵ ریال را گرفت و یک کتابِ «تاریخ بیهقی» به من داد و گفت: ۵ ریال هم بابت خرید این کتاب به این پسر بدهکار شدی که بعداً باید بدهی و عصر همان روز با هم به خانهٔ مسکوب رفتیم و شروع به خواندن تاریخ بیهقی کردیم. پس از آن روز با پول توجیبی‌ام توانستم «سیاست‌نامه»، «شاهنامه»، «خمسه نظامی» و… را خریداری کنم.»

این دوستیِ ۶۱ساله با درگذشتِ شاهرخ مسکوب به پایان رسید. کامشاد کتاب پایه‌گذاران نثر جدید فارسی را به شاهرخ مسکوب تقدیم کرد.

زندگی‌نامهٔ خودنوشت[ویرایش]

کامشاد زندگی‌نامهٔ خودنوشتی را با عنوان «حدیث نفس» در دو جلد منتشر کرده‌است. اهمیت کتاب مجموعه‌ای از خاطراتی است که او از برترین چهرهای ادبیات و فرهنگ و سیاست نقل کرده‌است.[۳]

کتاب‌های حسن کامشاد[ویرایش]

تألیف[ویرایش]

ترجمه[ویرایش]

گفتگو[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. «دربارهٔ حسن کامشاد». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ ژانویه ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۴ آوریل ۲۰۰۹.
  2. کامشاد، حسن (۱۳۸۶). مترجمان، خائنان. تهران: نشر نی.
  3. «حامد داراب، گفت‌وگو با حسن کامشاد». مجله مهرنامه شماره ۳۱ صفحات ۲۶۴ الی ۲۶۶. مهر ۱۳۹۲.
  4. ««حدیث نفس» حسن کامشاد به نمایشگاه می‌رود». ایبنا. ۳۱ فروردین ۱۳۸۸. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ آوریل ۲۰۰۹.
  5. «کتاب‌شناسی حسن کامشاد براساس کتابخانه ملی ایران است». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۷.
  • کامشاد، حسن (۱۳۹۱). حدیث نفس. تهران: نشر نی.

پیوند به بیرون[ویرایش]